دلم واستون تنگولیده بود
سلاااااااااااااااااااااام دوستای خوبم. دلم واستون یه ذره شده بود. از همتون یه دنیا ممنونم از اینکه به یادم بودین و بهم تو این چند وقت دلداری دادین.از صمیم قلب دعا میکنم همتون به تک تک ارزوهای سبزتون برسین ببخشید که این چند وقت نتونستم بیام و خبری از خودم بدم.راستشو بخوایین اصلن دل و دماغ نداشتم.خیلی روحی خراب بودم. بالاخره بعد از یک هفته تاخیر پری خانم تشریف اوردن.دکتر رفتم خدارو شکر گفت مشکلی نیست و کیست ندارم .خلاصه نمیدونم واسه اولین بار علته این تاخیر چی بود. به فاله نیک میگیرم.............. شبهای تخمک گذاری هم تقریبن افتاد تو مراسم عاشورا تاسوعا و عذاداری.میشه گفت شوشو این ماه نفسه راحت کشید چون نمیشد کاری کنیم...
نویسنده :
هد هد
21:28